میگذرد
ميگذرد
گاهے ازغرورش
گاهے ازكسےكه زمانے سخت دوستش داشت
پنهان ميكند خودش را
گاهے پشت آرايشے غليظ
گاهےكنار لبخندهاے ساختگے
بعداز يك اتفاق گريه هايش تاهميشه بند مےآيد
خلاصه ميشود درنگاهے سرد
"دختر"
گاهے غم انگيزترين واژه ايست كه میشناسم!
نظرات شما عزیزان: